لاستیک درار و بالانس
بالانس دیجیتال کامیونی:
بالانس دیجیتال کامیونی برای تمام دستگاههای سنگین کامیونی استفاده میشود .این بالانس دارای یک مخصوصی هست که میتوان با آن خودروهای سنگین را بالانس کرد.و همچنین دارای خط کش اندازه گیری است که با ان میتوان بهتر سایز رینگ را تشخیص داد و کار بالانس کردهن راحتتر انجام میشود .
تجهیزات تعمیرگاهی انواع متفاوتی دارد که یکی از آن ها لاستیک درار و بالانس است.
دستگاه پمپ کارواش، دستگاه جک سوسماری، دستگاه لاستیک درار سنگین پولی، دستگاه بالانس از دیگر انواع تجهیزات تعمیرگاهی است.
بالانس کامیونی قدرتش بستگی به برق دارد هم بالانس کامیونی تک فاز موجود هست وهم بالانس کامیونی سه فاز .
محسن ابراهیم زاده 17 شهریور سال 1366 در تربت حیدریه متولد شد. مدتی در
کرج ساکن بود ولی در حال حاضر ساکن قلعه حسن خان (شهر قدس) می باشد، اولین
بار بطور جدی صدایش در تیتراژ برنامه مهتاب از شبکه تهران شنیده شد، او در
سال 96 برای برنامه مهتاب شبکه تهران تیتراژ ویدیویی خواند که به شدت وی
را به محبوبیت و شهرت رساند، نام این آهنگ سال نو می باشد.
جا پای پاشایی
فرم
خواندن و استقبال مردم می تواند از وی مرتضی پاشایی 2 را بسازد، چه بسا
مهدی کرد نیز در شکل گیری یک خواننده با استاندارد مردم پسند خیلی میتواند
دخیل باش
پرسپولسی
وی به شدت طرفدار پرسپولیس و رنگ قرمز است
ازدواج محسن ابراهیم زاده
محسن ابراهیم زاده هنوز ازدواج نکرده و مجرد است.
او
از سن 14 سالگی شروع به قرائت قرآن کرد. صدای او رفته رفته به حوزه ی
موسیقی کشیده شد تا بالاخره در سال 1388 دوره های آموزش موسیقی را نزد
استاد نیکنام گذراند و در همان سال اولین ملودی خود را تحت عنوان هنوزم
وقتی میخندی با بازخوانی از ترک تورج شعبان خانی ساخت و منتشر کرد که با
استقبال خوبی رو به رو شد. محسن ابراهیم زاده در سال های اخیر با انتشار
آهنگ هایش در فضای مجازی محبوبیت خوبی به دست آورده است.
دانلود آهنگ جدید محسن ابراهیم زاده
حمید هیراد با نام اصلی حمید حسینزاده خوانندهٔ موسیقی سنتی و پاپ اهل ایران است.
حمید
هیراد از ۶ سالگی به خوانندگی علاقه پیدا کرد و در ۱۵–۱۶ سالگی پس از
اتمام هنرستان با ترانه و ترانهسرایی آشنا شد و پس از آن سبک موسیقی سنتی
را انتخاب کرد. البته به گفتهٔ خود او، از همان دوران کودکی شیفتهٔ موسیقی
سنتی بودهاست. او در کنار دنبال کردن موسیقی به صورت حرفهای به
ترانهسرایی پرداخت. سپس با چند کار نیمهحرفهای با گروهی موسوم به
داروگ» فعالیت هنری خود را ادامه داد.
او به واسطهٔ آشنایانش یکی
از آثار سنتی خود را به مدیرعامل شرکت آوازی نو» ارسال کرد و پس از
پذیرفته شدن، همکاریاش را با این شرکت آغاز کرد. او پس از یک سال در اواخر
سال ۱۳۹۵ کار موسیقی را رسماً آغاز کرد. البته او پس از عقد قراردادی با
این مؤسسه، حدود یک سال فعالیت چندانی نداشت و به گفتهٔ خود به بررسی آثار
پاپ روز و سبکهای مختلف موسیقی میپرداخت؛ چرا که تا آن روز با این سبکها
آشنایی نداشتهاست.
اولین آهنگ وی با گروه پازل بند در کنار علی
رهبری و آرین بهاری در ۱۵ اسفند ۱۳۹۵ با نام بیتاب» منتشر شد. در
اردیبهشت ۱۳۹۶ آهنگ مستقل وی با نام مستم کن» روانهٔ بازار شد. در تیرماه
۱۳۹۶ آهنگ دلارام» را به همراهی پازل بند منتشر کرد که مورد اقبال طیف
گستردهای از مردم قرار گرفت.
اشعار او در قالب تغزل و بداههسرایی با چاشنی تلفیقی اشعار شاعران بزرگ همچون مولانا، حافظ و سعدی است
محسن چاوشی حسینی (زادهٔ ۸ مرداد ۱۳۵۸ خرمشهر) خواننده، تهیهکننده موسیقی، آهنگساز، ترانهسرا و تنظیمکننده سبک پاپ و راک ایرانی است.
زندگی
محسن چاووشی زادهٔ خرمشهر است و اصالتی کردتبار دارد. که با توجه به شرایط کاری پدرش که کارمند شرکت نفت بود به خرمشهر مهاجرت کردند و محسن در خرمشهر متولد شد. وی فرزند پنجم خانواده و دارای دو خواهر و سه برادر است.بعد از اشغال خرمشهر در زمان جنگ، خانواده او به شهرهای کرمانشاه، مشهد و نهایتاً تهران مهاجرت کردند.
فعالیت حرفهای
محسن چاوشی پس از دریافت
دیپلم حسابداری و اتمام دوره سربازی، فعالیت حرفهای خود را درزمینهٔ
موسیقی در سال ۱۳۸۲ با آلبوم نفرین آغاز کرد و پس از اخذ مجوز در سال ۱۳۸۷
آلبوم یه شاخه نیلوفر را منتشر کرد. از وی تاکنون بیش از ۱۵۰ قطعه موسیقی
شنیده شدهاست، که شامل ۱۱ آلبوم و نیز چندین تکآهنگ است.
وی
خواننده و آهنگساز ترانههای فیلم سینمایی سنتوری ساختهٔ داریوش مهرجویی
بود. چاوشی همچنین یک قطعه برای تیتراژ پایانی فیلم سینمایی لامپ ۱۰۰ به
کارگردانی سعید آقاخانی خواند.
محسن چاوشی خواننده ترانههای سریال شبکه خانگی شهرزاد ساختهٔ حسن فتحی میباشد که نقش با سزایی در محبوبیت تکآهنگ کجایی او داشت.
محسن
چاوشی دربارهٔ نحوهٔ ضبط صدایش برای آهنگهای فیلم سنتوری میگوید:
چارهای جز این نداشتم که در خانه و در یکی از اتاقهایمان کار ضبط را
انجام بدهم. به کمک مادرم یک پتو را با میخ به جلوی پنجره زدیم و دیوارها
را هم با پتو پوشانیدم تا صدا نپیچد. مادرم از اتاق بیرون رفت و با یک پتو
از بیرون، در اتاق را پوشاند. خودم هم از این طرف در، یک پتو آویزان کردم
تا بتوانم در نهایت فضایی را در اختیار داشته باشم که در آن بشود وکال
گرفت. بعد از همه این ماجراها، پتو را کشیدم روی سرم و در همان شرایط
خواندم و همه وکال را ضبط کردم. از زیر پتو که بیرون آمدم، علی سنتوری» به
دنیا آمده بود. همان نسخه هم نهایی شد و پخش شد».
درباره این سایت